رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

چرا مردم از آمریکا متنفرند؟

چرا مردم از آمریکا متنفرند؟
امتیاز دهید
5 / 3
با 26 رای
امتیاز دهید
5 / 3
با 26 رای
این کتابی است که در آن تلاش می شود تا درباره تولیدات فرهنگی آمریکا و تصوری که ایالات متحده از خود باقی می گذارد و همچنین فهمی که از جهان دارد بحث و گفت وگو شود.
این کتاب درباره پیوندهای میان تصویرها و ایده ها و این که این تصاویر چگونه بر نگرش های سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی این کشور با دیگر کشورهای جهان تاثیر می گذارد،سخن می گوید.
نگارندگان در این کتاب با تبیین رابطه میان توسعه فرهنگ آمریکایی و ابزارهای تجاری، فرهنگی و نظامی، دلایل اصلی نفرت مردم از آمریکا را در ساحت های جهان شناختی، هستی شناختی، معرفت شناسی و اقتصادی جست وجو کرده اند.
این کتاب در هفت فصل تنظیم شده است. نویسندگان در فصل نخست با تبیین و معرفی رویکرد خود، سرآغاز واکاوی پرسش این کتاب را از این منظر دنبال می کنند. در فصل دوم با پرداختن به مساله شر، کینه و آمریکا، به سراغ فصل بعدی و بررسی جهان به عنوان آمریکا می روند. در فصل چهارم به همبرگرهای آمریکایی و سایر ویروس های تجاری و فرهنگی می پردازند. در فصل پنجم داستان ها و داستان گویی های آمریکایی را نقد و بررسی می کنند. همچنین در فصل ششم به رسالت قهرمان داستان آمریکا پرداخته و سرانجام در فصل آخر به بحث درباره آمریکای نفرت انگیز و نفرت در حال افزایش می پردازد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
شازده
شازده
1398/07/27

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی چرا مردم از آمریکا متنفرند؟

تعداد دیدگاه‌ها:
293
جن ساکی، سخنگوی کاخ سفید، در نشست خبری خود گفت ایالات متحده واکسن‌های کرونای خود را به کانادا و مکزیک ارائه نخواهد کرد و در این مقطع اولویت دولت بایدن این است که اطمینان حاصل کند همه مردم آمریکا واکسینه شده‌اند.
@IranintellTV
روایت محمد یگانه از قرارداد احداث کارخانه ذوب‌آهن
وقتی که آلمان‌ها حاضر شدند به ایران کمک بکنند دکتر عالیخانی از رئیس دماکروپ تقاضا کرد که بیاید به ایران برای مذاکرات و ایشان هم قبول کردند ولی ۲۴ ساعت قبل از آمدن ایشان مسافرت ایشان لغو شد و نیامدند. معلوم شد که آمریکایی‌ها توصیه کرده بودند به دولت آلمان که به صلاح شما و ایران نیست و که به ایران کمک بکنید برای ایجاد چنین صنعتی. وقتی که جلوی ایران را به این ترتیب گرفتند ایران توجه خودش را کرد به روس‌ها که کمک کرده بودند به هندوستان برای ساخت کارخانجاتی با تکنولوژی‌های جدید ذوب‌آهن. روابط ایران هم داشت با شوروی‌ها بهتر می‌شد
اوایل دوره برژنف شاه مسافرتی داشتند به شوروی. وقتی که امکانات همکاری بین دو کشور بحث می‌شود، این رشته هم به میان می‌آید و تصمیم گرفته می‌شود که چنین همکاری مورد بررسی بیشتری قرار بگیرد، علاوه بر آن امکان صادرات ایران به شوروی و ایجاد کارخانجات دیگر. اینها در ۱۹۶۴ تیمی به ایران فرستادند و بعد از اینکه دیدند امکانات وجود دارد قرار شد نمایندگان رسمی آنها وارد ایران بشوند و مذاکره بکنند با ایرانی‌ها برای عقد قرارداد. این مذاکرات و رفت و آمدها سعی می‌شد به‌طور سری انجام بگیرد که مبادا این مسائل به خارج درز بکند.
رئیس هیئت ایران [علینقی] عالیخانی بود نفر دوم [صفی] اصفیاء و بعد رئیس گروه مذاکره من بودم با تعداد افراد و تمام مذاکرات هم در دفتر من در وزارت اقتصاد عملی می‌شد. این مذاکرات ما در حدود یک ماه طول کشید و ما در مورد چهار تا طرح داشتیم مذاکره می‌کردیم. یکی ذوب‌آهن بود، یکی کارخانه ماشین‌سازی، یکی هم صادرات گاز ایران بود به شوروی، و یکی هم ایجاد یک کارخانه نساجی در آذربایجان در دشت مغان.… مذاکرات بسیار سختی بود و ما موفق شدیم در عرض این یک ماه این موافقت‌نامه را آماده بکنیم به استثنای چهار نکته… از آن جمله بود مسئله قیمت گاز و ظرفیت ذوب‌آهن و سه چهار تا از این قبیل نکات. ولی در هر حال در اصول توافق شده بود.
یک روز قبل از اینکه این موافقت‌نامه پاراف بشود آماده پاراف شدن باشد آمریکایی‌ها اطلاع پیدا کرده بودند که به‌طور سرّی در وزارت اقتصاد مشغول مذاکره هستند با گروهی و این هم در دفتر محمد یگانه انجام می‌گیرد. در این موقع آقای Meyer سفیر امریکا بود و من هم در ایران بودم تا آن موقع یک سال با هم تماسی نداشتیم. آقای Meyer به من تلفن کردند برای بار اول و بعد می‌خواستند مرا به شام دعوت بکنند. به منشی خودم گفتم که فعلاً پیغام را بگیرید بعداً جواب‌شان را می‌دهم. من بلافاصله رفتم پیش عالیخانی وزیر اقتصاد که ایشان همچین تلفنی کردند چه جوابی بایستی داد؟ البته صلاح نیست که من بروم آنجا در این اوضاع و احوال. ایشان پرسیدند. «چطور؟ این موافقت‌نامه در چه حالی است؟» گفتم، «فردا آماده پاراف شدن است.» ایشان گفتند، «که پس در این صورت شما این را قبول بکنید.» ولی باز من صلاح ندیدم که من به تنهایی به سفارت آمریکا بروم. سفیر که مجدداً تماس گرفتند پرسیدم، «خوب چطور شده که دعوت می‌کنید» ایشان گفتند، « ما اطلاعاتی به دستمان رسیده مذاکراتی دارد انجام می‌شود و می‌خواستیم ببینیم که چه وضعی هست.» در آن صورت من گفتم که، «درست است من در این مذاکرات شرکت دارم، ولی از من ارشدتر دو نفر دیگر هم هستند که یکی آقای عالیخانی وزیر اقتصاد و آن یکی هم آقای صفی اصفیاء رئیس سازمان برنامه، آنها در موقعیت بهتری هستند که به سؤالات شما پاسخ بدهند.» بنابراین از آنها هم دعوت کردند و این بلافاصله دو سه ساعت بعد از اینکه موافقت‌نامه امضا شده بود رفتیم آنجا. برای اینکه از روز اول شاه ترسش از این بود که بعضی افرادی در ایران پیدا بشوند و این اطلاعات را به خارج بدهند و بعد فشارهایی بیاید جلوی این کار گرفته بشود. این بود که می‌خواستند آمریکا در مقابل عمل انجام شده قرار بگیرد. و البته فردایش هم بنا بود که اعلام بشود به مردم گفته بشود که چه اتفاقی خواهد افتاد. و حتی اعلام هم شد یعنی به روزنامجات داده شد.
در مهمانی سفیر این مسئله را که مطرح کرد آقای عالیخانی گفتند «نه چیز مهمی نبود، برای شما مورد علاقه نیست. چون مدتی بود یک طرحی داشتیم منتهای سعی و کوشش را کردیم که با شما کنار بیاییم و شما گفتید که عملی نیست و جواب منفی دادید ما هم بالاخره مجبور شدیم راه‌حل دیگری برویم و این همسایه‌های شمالی آماده بودند برای این بود ما.» گفت، «در چه مرحله‌ای‌ست؟» گفت، « قراردادش را قبل از اینکه بیاییم اینجا امضا کردیم.»
آنها خیلی ناراحت شدند. ولی خوب عمل انجام شده‌ای بود و این نشان داد در آنجا که ایران مصمم است برای رفتن به طرف صنعتی شدن ولو اینکه این از هر کجا کمک را بگیرند.
مصاحبه محمد یگانه با پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، نوار هفتم
. . . و چه پیش پا افتاده است ‏و بیهوده ، کوشش‌های کسانی که تنوع و کثرت الهی را نادیده می‌‏گیرند و آن را یک گونه می‌خواهند و انسانیت را به ضرب منطقی
که پشتوانه آن مشت آهنین است به سیاه و سفید ، نیک و بد ، باورداران و ‏ناباوران ، دﺷﻤﻨﺎن ﺣﻜﻮﻣﺖ و ﺷﻬﺮوﻧﺪان ﺳﺮ ﺑراه ، ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻣﻲﻛﻨﺪ . ﺗﺎ دﻧﻴﺎ دﻧﻴﺎﺳﺖ
ﺟﺎنهای آزاده ای ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺑﻮد ﻛﻪ در ﺑﺮاﺑـﺮ ﺗﺠـﺎوز ﺑـﻪ آزادی اﻧﺴـﺎﻧﻲ ﮔـﺮدن ﺑﻜﺸـﻨﺪ ، وﺟﺪان ﻫﺎی ﺷﺮﻳﻒ و ﺟﺎنهاﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺗﺠﺎوزی ﺑﻪ وﺟﺪان اﻧﺴﺎﻧﻲ ﺑﺎ اراده ی اﺳﺘﻮار « ﻧـﻪ » ﺑﮕﻮﻳﻨـﺪ . . .
((از کتاب وجدان بیدار اثر اشتفان تسوایک))
استدلال شما درست است . ولی من کجا گفتم مثلا زبان فارسی باید از کل کشور برچیده شود ؟ درست یا غلط ، باید به رای اکثریت
هر منطقه احترام گذاشت ( حتی اگر اشتباه کنند ، زیرا در غیر این صورت ، کار به لجاجت و کینه توزی بیشتر کشیده می شود
خودشان باید متوجه اشتباه بودن عقایدشان بشوند آن هم در عمل . . . ) چه اشکالی دارد اگر اکثریت هر منطقه ، خواهان
یک نوع گویش یا زبان خاص شدند تا در کنار زبان فارسی در مدارس آنها آموزش داده شود ؟
ضمن اینکه زیبایی و پیشرفت و تکامل ،‌ در تنوع و گوناگونی است و باید بسیار مراقب باشیم تا ذیل استدلال شما
( و به بهانه حفظ وحدت که شعار همیشگی دیکتاتورهاست :D) کار به یکنواختی و پوچی و عدم مخالفت و استبداد کشیده نشود .
مجددا می گویم با کلیت استدلال شما موافقم ولی اجرای آن نیازمند تعداد زیادی انسان آگاه (‌در حوزه های مختلف علوم انسانی ) است ،
که حسب فرمایش خود شما ، کشور ما فاقد چنین پتانسیلی است و احتمال فراوان دارد با تمسک به استدلال زیبا و صحیح جنابعالی ، کار کشور مجددا به استبداد کشیده شود . . شاد و پیروز باشید . . .
در پاسخ به siawash110
رنج هر انسان بیگناهی دل را بدرد میاورد و بایدبرای آن چاره ایی کاربردی یافت ، اما ریشه یابی و راهکارهای که شما و همچون شما در شبکه ها ی برانداز اسپانسور شده توسط عربستان -آمریکا -اسراییل (از جمله همان شبکه "من و تو " که آنرا نکوهش کرده بودید در حالیکه خودتان همان سیاهنمایی های ملودراماتیک شبکه تلویزیونی " من و تو " را همچون استدلال تان، بازآوری و پیراهن عثمان میکنید ) میخواهید درست نیست و وضع مزدم را از این هم که هست بدتر خواهد کرد زیرا شما همسو با قوم گرایان جدایی خواه و براندازی خواهان میگویید که نبود و بودن دمکراسی Made in USA وخودمختاری قومیتی و استقلال قومی یا درفدرالیسم قومی قبیله ایی را ریشه و چاره میدانید،
ولی براستی همان منش قوم وقبیله گرایی و بسته بودن ذهن در محدوده کوچک زبان های محلی و مذهبی خودش یکی از ریشه های اصلی واپس ماندگی و فقر و درماندگی است ، و اینکه کسی بیاید زبان های محلی را رسمی کند چگونه خواهد توانست مشکل مردم را و البته همان نمونه های اشک آوری که بر شمردید را حل کند ؟ این قبیله گرایی و هویت ها قومی و دینی نه تنها از رنج و فقر مردم محلی را نخواهد کاست بلکه در ایران و منطقه که هزاران گویش و گویشواره محلی هست ، به آن خواهد انجامید که حسادت ها و تبعیض ها و دعوا های خونین قوم و قبیله ایی شدت بیشتری پیدا کند و به کشتار های گروهی و آوارگی و ویرانی خواهد انجامید ، در حالیکه یک زبان رسمی همه گیر همچون فارسی و هویت یکپارچه شهروند ایرانی خواهد توانست از جنگ ها و دعوا های قبیله ایی پیشگیری کند
چاره نخست کاربردی درست و بخردانه در ایران و جهان اینست که منش انسانی و شهروندی بجای منش هویت های قبیله ایی و دینی و رنگی و جنسی جایگزین گردد و مردم نگذارند تا رژیم حاکم بر آمریکا برای پیشبرد هدفهای خوش ، با احساسات مردم بازی کند
اگر کسی آن پیرمرد کوله بر کرد را در کوهستانهای سرد کردستان نگاه کند که چگونه برای لقمه ای نان با جانش بازی می کند و دست کم اشک نریزد انسان نیست !
اگر کسی دستان قطع شده آن دخترک روستایی (‌در سیستان و بلوچستان )‌ را نگاه کند که برای بردن کاسه ای آب گل آلود ، دستش را از دست داده ( بر اثر حمله تمساح ) و اشک نریزد انسان نیست . . . .
از توهین های بیشماری که در قالب جوک و لطیفه نثار سایر هموطنان می شود دیگر نمی گویم . . . . تمام انسانهای روی زمین و تمام انسان ها (( و حتی حیوانات داخل ایران )) حق دارند از امکانات آزادی و امنیت و تغذیه و بهداشت به طور مساوی بهره ببرند . . . . تمام اعتراضات را نمی شود گذاشت زیر سر دشمن . . . بسیاری از نارضایتی ها ریشه های به حقی دارد که ما فارسی زبان ها :D لازم است در اولین قدم :
عذرخواهی و اعتراف کنیم و با تمام توان در راه ریشه کن کردن آن قدم برداریم . . . .
فریاد طبیعت از دست ندانم کاری های ما به آسمان است انسان ها که جای خود دارد . . . بله ، درست گفتید ، بحث اقلیت و اکثریت نیست همه ما داریم در آتش ندانم کاری و خود برتربینی های کاذب و احساسات مهار نشدنی و زیر بار حق نرفتن های بی پایان و سفسطه ها و توجیه تراشی های کودکانه می سوزیم . . . .
[quote='Aristoteles']البته موضوع این کتاب انتقاد ازآمریکا است , ولی امیدوارم که منظورتان این نباشد که به هر گروه قومگرای جدایی خواه پروای پاره پاره کردن ایران داده شو د , یکپارچگی کشور باید خط قزمز ما باشد , جون بعضی ها که وابسته به آمریکا اند و شعاردمکراسی خواهی و مبارزه با استبداد را فریاد میکنندبراستی از کسانی اند که خودشان از یککپارچگی جغرافیایی و فرهنگی و رسمی بودن زبان فارسی در سراسر کشور دلخورند و هر گونه کوشش در این راه را برچسب استبداد میزنند[/quote]
اتفاقا ایشان از قماش همین کسان هست، تا کنون تحت لوای اسلام هم حرفهای ایران ستیزانه زده است:
[quote='siawash110']عدم توزیع مناسب ثروت و یک روز هم فرهنگی ( مانند مسائل مربوط به آموزش زبان مادری ) ولی عمیقا و شدیدا اعتقاد دارم که یکپارچگی ایران باید حفظ شود و در این راه از انقلابی تا ضد انقلاب و از مذهبی تا مخالف مذهب باید حتی در این راه جانفشانی کنیم.[/quote]
[quote='siawash110'] البته من خودم - اگر فارس را قومیت بدانیم ، که البته فارس قومیت نیست[/quote]
میگوییم گور بابای این فارسِ که همه‌ گروههای تجزیه طلب دلشان از آن خون است، اگر دانش آموز یا دانشجوی بلوچی بخواهد در آذربایجان تحصیل کند ولی به دلیل ندانستن زبان ترکی آذربایجانی نتواند برود، آیا همین چندپارچگی نیست و جدایی نیست؟ اگر در هرجا به زبان مادری آموزش بدهند کسانی از دیگر استانها که آن زبان را نمی‌دانند، نمیتوانند بروند آنجا تحصیل کنند. کمابیش همه ما در مدرسه کسانی را دیده ایم که از دیگر شهرها به شهرمان آمده اند و فرزندانشان در در مدرسه های همان شهرمان تحصیل کرده اند. همین پیش درآمد جدایی میشود. من هم قبول دارم فارس قوم نیست، ولی اگر ایشان هم قبول دارد دیگر اقلیت قومی چیست؟ اکثریت قومی از دیدگاه تجزیه طلبان همین فارسی زبانان هستند ولی زمانی که خودش هم میگوید فارس قوم نیست، دیگر اکثریت قومی نمی ماند تا اقلیت قومی معنا پیدا کند.
[quote='siawash110']هر چند امیدوارم سطح شعور و فرهنگ مردم ایران به جایی برسد که امکان داشته باشد روزگاری (‌دور یا نزدیک ) با اعطای خودمختاری فدرالی به این عزیزان ، تساهل و تسامح و مناعت طبع فرهنگ ایرانی را به جهان و جهانیان نشان دهیم[/quote]
همین یوگوسلاوی هم خودمختاری داشت، فرجامش را دیدیم، مگر ما اکنون دگرمختاری داریم؟ خود رهبر/شاه ایران، خامنه‌ ای آذری است و در دولت از همه قومیتها وجود دارد، شمخانی عرب است، لاریجانی مازنی است و ... کشوری مانند آمریکا مجموعه ای از ایالتهای گوناگون بود که به یک دیگر چسبیدند و یک کشور را درست کردند، ایران یکپارچه است و از چسبیدن چند ایالت به هم درست نشده است. آدم عاقل نمی آید یک گلدان را بشکند سپس تکه های آن را به هم بچسباند. با ایران عزیز گفتن و اینها کسی خر نمی شود. فعلا تسامح و مدارا از سوی شیعیان همتای خودش با ناشیعیان رعایت نمیشود.
من هم دوست دارم که در همه جای جهان و بویژه در کشورمان پخش عادلانه ثروت پدید بیاید و از انباشت ثروت در دست اقلیت پیشگیری شود وباستان گرایی را خردمندانه نمیدانم ولی مطرح کردن اقلیت های قومی نه تنها به عدالت اجتماعی و اقتصادی یاری نمیکند بلکه به کینه وری بیشتر میان شهروندان و جنگ داخلی میانجامد , اگر آمریکا از "کمپین حق تدریس زبان های محلی " واز حقوق اقلیت ای قومی از جمله در شبکه هایی همچون "من وتو" که بر شمردید، پشتیبانی میکند برای آنست تا در ایران جنگ های قومی پدید بیاورد تا بتواند ایران را نابسامان کند و بهانه ایی برای حمله به ایران داشته باشد همانگونه که در یوگوسلاوی کرد.
آفکام (سازمان تنظیم کننده مقررات رسانه‌ای بریتانیا) براساس دومین گزارش سالانه این سازمان دیده بان رسانه‌ها، میزان استفاده مخاطبان جوان از تلویزیون و رادیوی بی بی سی و بی بی سی آنلاین در سال۱۹- ۲۰۱۸ کاهش یافته است و چنانچه بی بی سی نتواند مخاطبان جوان را جذب کند، در خطر از دست دادن این قشر از جامعه قرار می‌گیرد.
در این گزارش آمده است که تقریباً دو سوم افراد ۱۵ تا ۲۴ ساله هر هفته از نت‌فلکس و ۴۲ درصد نیز از یوتیوب استفاده می‌کنند، در حالی که iPlayer بی بی سی فقط ۲۶ درصد از این گروه سنی را در برمی‌گیرد و این رقم نسبت به سال ۲۰۱۷ که ۲۸ درصد بوده، کاهش یافته است. افکام به بی بی سی توصیه کرده است که باید یک طرح عملی «قوی» برای اینکه چگونه تنوع خود را بهبود ببخشد
از دیگر سو : موسسه کلاسترز انگلستان بر اساس آخرین پژوهش های خود عنوان کرده است که شبکه من وتو با داشتن 23 میلیون مخاطب پیشتاز رسانه های ماهواره ای فارسی زبان در میان مخاطبان ایرانی است، بر همین اساس ، شبکه من و تو از نزدیک ترین رقیب خود 20 درصد جلوتر است. شبکه من و تو از همه رسانه‌های خارج از کشور پیش افتاده است. بیشتر مخاطبان شبکه من و تو۱، در رده سنی ۲۰-۴۴ سال قرار دارند. همچنین، اکثر مخاطبان، متاهل و ساکن مناطق شهری هستند. بر اساس همین نظرسنجی، تعداد مخاطبان زن و مرد این شبکه، یکسان است و ۳۹٪ مخاطبان نیز کودکان هستند. به علاوه، با وجود ممنوعیت استفاده از آنتن‌های ماهواره‌ای، ۹۰٪ بینندگان من و تو ۱، صاحب آنتن ماهواره‌ای هستند. بر همین پایه، من و تو ۱ ۱۰٪ از شبکه‌های داخلی IRNN و IRIB TV4 پیش است . . .
در اینکه قومیت ها و اقلیت ها نه تنها در سالیان اخیر بلکه حتی در قرن های اخیر ، تحت ظلم و فشار قرار گرفته اند شکی نیست ( کردها و سنی ها و بلوچ ها و . . . - البته من خودم - اگر فارس را قومیت بدانیم ، که البته فارس قومیت نیست !‌- فارس هستم . . . . ) یک روز فشار عقیدتی یک روز مذهبی یک روز اقتصادی . . . . عدم توزیع مناسب ثروت و یک روز هم فرهنگی ( مانند مسائل مربوط به آموزش زبان مادری ) ولی عمیقا و شدیدا اعتقاد دارم که یکپارچگی ایران باید حفظ شود و در این راه از انقلابی تا ضد انقلاب و از مذهبی تا مخالف مذهب باید حتی در این راه جانفشانی کنیم . . . . هر چند امیدوارم سطح شعور و فرهنگ مردم ایران به جایی برسد که امکان داشته باشد روزگاری (‌دور یا نزدیک ) با اعطای خودمختاری فدرالی به این عزیزان ، تساهل و تسامح و مناعت طبع فرهنگ ایرانی را به جهان و جهانیان نشان دهیم . . . . در هر حال ، مرزها تحت هیچ شرایطی و با هیچ قیمتی نباید به اندازه سر سوزنی جابه جا شده و در این راه اگر :
اگر سر به سر تن به کشتن دهیم
محال است کشور به دشمن دهیم . . . . . .
چرا مردم از آمریکا متنفرند؟
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک